استراتژی سازمانی: تعریف و مثال

ساخت وبلاگ

وقتی وارد تجارت می شوید ، برای پیروزی بازی می کنید - و برای انجام این کار ، به یک استراتژی نیاز دارید. استراتژی سازمانی و برنامه ریزی استراتژیک فقط برای مشاغل بزرگ نیست. حتی یک تجارت یک نفره باید استراتژی خود را در نظر بگیرد و به سمت اهداف معنی دار تلاش کند. کلمه کلیدی در اینجا "معنی دار" است. هیچ نکته ای برای کار در جهت کاری که احساس علاقه و علاقه به آن نمی کنید وجود ندارد.

تعریف استراتژی سازمانی

"استراتژی سازمانی یک برنامه بلند مدت پویا است که مسیر را به سمت تحقق اهداف و چشم انداز یک شرکت ترسیم می کند."

این تعریف ممکن است واقعاً ساده به نظر برسد ، اما یک لقمه می گوید! بیایید در مورد برخی از کلمات کلیدی که در این تعریف استفاده کرده ایم بحث کنیم و شما شروع به دیدن ظرافت های پنهان در یک جمله ساده و ساده می کنید.

استراتژی پویا است

اگرچه اهداف شما ممکن است یکسان باقی بماند ، استراتژی اتخاذ می تواند تغییر کند. به یک بازی شطرنج فکر کنید. هدف شما پیروزی است. اما برای انجام این کار ، شما باید استراتژی خود را با توجه به شرایط تطبیق دهید. اگر یک بازیکن دیگر Gambit افتتاح شما را برطرف کند ، هیچ نکته ای برای ادامه استراتژی وجود ندارد ، زیرا این کار شکست خواهد خورد.

علاوه بر این ، با گذشت زمان ، دید شما نیز می تواند تغییر کند. هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد ، اما این بدان معنی است که شما به یک نقشه راه جدید برای موفقیت نیاز دارید.

کمی در مورد Tallyfy

آیا به دنبال خودکار کردن وظایف بین همکاران یا مشتری هستید؟شما برنامه مناسبی را برای آن پیدا کرده اید! با Tallyfy - شما می توانید وظایف و فرآیندهای تجاری را در عرض چند دقیقه خودکار کنید.

بیایید بقیه این مقاله را از سر بگیریم!

Tallyfy چیست؟

Tallyfy به شما کمک می کند تا وظایف بین همکاران و مشتریان را مستند و خودکار کنید

استراتژی یک برنامه بلند مدت است

نحوه تعریف "بلند مدت" به شما بستگی دارد. اما هرچه پیش رو به نظر می رسیم ، چیزهای فازی تر می شوند. بیشتر شرکت ها برنامه های استراتژیک سه تا پنج ساله را انتخاب می کنند. این امر اطمینان بیشتر از برنامه بیست ساله را فراهم می کند.

اما چرا چهارچوب زمانی را حتی از سه سال کوتاه تر نمی کنیم؟واقعیت این است که برنامه ریزی استراتژیک زمان و تلاش زیادی می کند. احتمالاً باید قبل از اتمام تمام اقداماتی که آخرین بار در این زمینه برنامه ریزی کرده اید ، در شش ماه تا یک سال کار بر روی برنامه استراتژیک بعدی خود شروع کنید. بدون اینکه در نتیجه نتایج به پیشرفت برسد ، برنامه های کوتاه تر بی معنی می شوند.

استراتژی یک نقشه جاده است

بیشتر ابتکارات برنامه ریزی استراتژیک با پرسیدن این سؤال آغاز می شود: "اکنون ما کجا هستیم. و کجا می خواهیم باشیم؟ "این همه چیز را از هویت شرکت گرفته تا دلیل خود برای موجود را در بر می گیرد. به همین دلیل با تدوین یا تجدید نظر در دیدگاه ، مأموریت و ارزشهای سازمان خود شروع خواهید کرد.

کسانی هستند که معتقدند دیدگاه ، مأموریت و ارزشمند "صدای چشمگیر" ، راهی است که باید انجام شود. اما اگر این اظهارات فقط برای تحت تأثیر قرار دادن مشتریان شما وجود داشته باشد ، آنها به نفع تجارت شما نیستند. درعوض ، بیانیه های دید ، رسالت و ارزش شما در آنجا وجود دارد تا مشخص شود سازمان شما کیست ، چه می خواهد و چگونه به آن دست می یابد. اگر دید شما به شما و کارمندان خود الهام نمی بخشد - چرا به سمت آن تلاش می کنید؟همه اعضای سازمان باید بتوانند با مسیری که می گیرید شناسایی کنند.

هنگامی که به تصویر بزرگ آنچه می خواهید به دست بیاورید ، نگاه کنید ، قدم بعدی این است که به سفری که انجام می دهید نگاه کنید. به عنوان مثال ، فقط گفتن می خواهید به سود خالص 1،000،000 دلار برسید ، موفقیت شما را تضمین نمی کند. سازمان شما چه مراحلی را در جهت آن هدف انجام خواهد داد؟چه کسی مسئول خواهد بود و چه زمانی باید به نتیجه برسند؟

با بازگشت به قیاس نقشه راه ، هنگام پیشرفت با سفر به سمت یک هدف ، به چه نقاط عطف نیاز دارید؟

تلاش برای رسیدن به یک چشم انداز به اهداف

کلمات کلیدی نهایی در تعریفی که ارائه کرده ایم شاید مهمترین آنها باشد. تعیین هدف مؤثر از ویژگی های بسیار مشخصی برخوردار است. هر هدفی که تعیین کرده اید باید تمام ویژگی های زیر را داشته باشد:

خاص: هنگام تعیین یک هدف ، نباید جایی برای عدم اطمینان وجود داشته باشد. به عنوان مثال ، "ما می خواهیم رهبر صنعت باشیم" ، عالی به نظر می رسد ، اما این به ویژه این امر چیست؟

قابل اندازه گیری: اندازه گیری با ویژگی های زیادی به شما کمک می کند. هر جا ممکن باشد ، از اندازه گیری های قابل اندازه گیری استفاده کنید. این به طور کامل تعیین هدف کیفی را حذف نمی کند ، اما شما باید نحوه اندازه گیری شاخص های کیفی را تعریف کنید.

قابل دستیابی: رسیدن به ستاره ها عالی به نظر می رسد ، اما آیا آنچه را برای ساخت یک کشتی موشک لازم دارید؟اهداف چالش برانگیز را تعیین کنید اما خود را برای شکست تنظیم نکنید.

واقع بینانه: واقع گرایی و دستیابی به آن از نزدیک مرتبط هستند. به همین دلیل باید قبل از اینکه بتوانید تصمیم بگیرید که برای دستیابی به چه چیزی قصد دارید تصمیم بگیرید. آیا سرمایه لازم را در اختیار دارید؟اگر بودجه جمع کنید ، برای بازپرداخت وام چه کاری لازم است؟آیا کارکنان ماهر کافی دارید؟اگر اینطور نیست ، برای جذب استعداد جدید یا آموزش نیروی کار موجود خود چه خواهد شد؟

زمان محدود: فرض کنیم شما روی یک برنامه پنج ساله کار می کنید. شما چندین اولویت استراتژیک را مشخص خواهید کرد. تحقق این موارد به معنای تنظیم یک سری کارها و کارهای فرعی است. و از آنجا که شما به دنبال یک برنامه سه تا پنج ساله هستید ، در صورت رسیدن به هدف خود ، هر کار باید با یک زمان مشخص انجام شود. به طور طبیعی ، زمانی که شما تنظیم کردید نیز باید قابل دستیابی و واقع بینانه باشد.

برای هرکسی که قبلاً به هدف خود نگاه کرده است ، ما به اهداف هوشمند اشاره می کنیم. این یک مخفف برای یادآوری چهار ویژگی یک هدف مؤثر است. نتیجه یک استراتژی سازمانی هوشمند است.

سه استراتژی عمومی پورتر

سه استراتژی عمومی پورتر توجه زیادی را به خود جلب می کند. برخی می گویند که آنها دستورالعمل های اساسی استراتژیک را که یک شرکت می تواند بسیار خوب دنبال کند ، خلاصه می کنند. برخی دیگر استدلال می کنند که آنها به بهترین وجه مناسب سازمانهای بسیار بزرگ هستند. با این حال ، آنها شایان ذکر هستند ، زیرا آنها به طور گسترده استراتژی هایی را که می توانید بین آنها انتخاب کنید خلاصه می کنند.

به گفته پورتر ، شرکت ها باید از جهت های استراتژیک زیر یک و تنها یک مورد را انتخاب کنند.

رهبری هزینه

قادر به ارائه بهترین قیمت ها مطمئناً باعث می شود یک شرکت برای مشتریان جذاب باشد. با این حال ، پیامدهای رهبری هزینه نیاز به بررسی دقیق دارد. از این گذشته ، محصول یا خدمات شما هنوز هم باید سودآور باشد. در عین حال ، کیفیت هنوز هم باید به اندازه کافی خوب باشد تا مصرف کنندگان را به خرید آنچه شما باید ارائه دهید ، ترغیب کند.

تفکیک

در این مثال ، شما لزوماً به دنبال ارزانترین بودن نیستید. درعوض ، شما قصد دارید بهترین باشید. در بیشتر موارد ، این امر مانع از رهبری هزینه می شود. به لباس برند طراح فکر کنید. آنها مطمئناً ارزان ترین نیستند ، اما خود را از طریق مارک های بدون نام و مارک های جعبه فروشگاه از طریق کیفیت و تصویر برند متمایز می کنند.

چه چیزی باعث می شود تجارت شما با رقبای شما متفاوت باشد؟اگر جواب "چیز زیادی" نیست ، زمان مناسب برای یک استراتژی تمایز است. روش های زیادی برای دستیابی به تمایز وجود دارد. آیا کیفیت بهتری ارائه می دهید؟آیا سطح خدمات شما و کیفیت تجربه مشتری به ارتفاعات جدید صعود می کند؟آیا شما ویژگی ها و مزایایی را ارائه می دهید که سایر شرکت ها نمی توانند با آن مطابقت داشته باشند؟لیست ادامه دارد.

استراتژی های نوآوری همچنین می توانند تحت عنوان "تمایز" قرار بگیرند. در این حالت ، شما محصول و خدمات خود را به روش های خلاقانه بهبود می بخشید.

بسیاری از استراتژی های تجاری مخرب که در سالهای اخیر دیده ایم نیز می توانند به عنوان نوآوری طبقه بندی شوند. فکر کنید Uber ، Airbnb و QuickBooks. آنها نحوه نگاه ما به تاکسی ها ، هتل ها و حسابداری را با انجام کارها به روش هایی که مشاغل مستقر قبلاً در نظر نگرفته بودند ، تغییر دادند.

تمرکز

استراتژی های تمرکز بازارهای طاقچه را شناسایی و هدف قرار می دهند. بازارهای طاقچه ، به طور تعریف ، کوچکتر هستند ، اما می توانند برای کسانی که تصمیم به خدمت به آنها را انتخاب می کنند ، بسیار سودآور باشند. آنها همچنین به شما امکان می دهند بازاریابی خود را به بخش های بسیار خاص بازار هدف قرار دهید.

به عنوان مثال ، شرکتی که تابلوهای گشت و گذار را ایجاد می کند ، فقط نیاز به هدف قرار دادن جامعه گشت و گذار دارد. این باعث می شود مشتری مشتری آن آسانتر شود. به شرط آنکه بتواند رهبری هزینه یا تمایز را ارائه دهد ، مطمئناً پشتیبانی زیادی از محصول خود دارد.

نمونه های دیگر استراتژی های سازمانی مشترک

قبل از ادامه کار ، ارزش این را دارد که به دو دسته دیگر از استراتژی سازمانی اشاره کنیم. مسلماً ، آنها می توانند در تعاریف پورتر قرار بگیرند ، اما ارزش دارند که به تنهایی در نظر بگیرند.

استراتژی های رشد

هنگام در نظر گرفتن یک استراتژی رشد ، می توانید گزینه های مختلفی را دنبال کنید:

  • فروش محصولات موجود را افزایش دهید.
  • دامنه محصولات و خدماتی را که ارائه می دهید افزایش دهید.
  • اندازه منطقه جغرافیایی مورد نظر خود را افزایش دهید.
  • یک رقیب خریداری کنید.

به یاد داشته باشید ، استراتژی های رشد به طور همیشگی هزینه دارد. هنگام انتخاب استراتژی رشد ، حتماً از طریق قیمت مالی و شخصی که برای دستیابی به رشد باید بپردازید ، فکر کنید. از رویکردهای ذکر شده در بالا ، دو مورد دوم نیز می توانند به عنوان استراتژی های "تنوع" طبقه بندی شوند.

استراتژی های خرید نیز می تواند تحت این عنوان قرار بگیرد. در این مثال ، شرکت برای تقویت موقعیت خود یک یا چند رقبای را در نظر می گیرد.

عقلانی سازی

عقلانی سازی لزوماً بر خلاف استراتژی رشد نیست ، حداقل ، از نظر نتایج حاصل از آن. بعضی اوقات ، مشاغل که از یک استراتژی رشد پیروی کرده اند ، نشان می دهند که آنها بسیار پیچیده شده اند. حتی گاهی اوقات امکان کاهش گردش مالی و در عین حال سود بیشتر - هم از نظر ROI مطلق و هم درصدی ممکن است.

در این شرایط ، مشاغل در مورد قطع محصولات ، خاموش کردن کارکنان ، کاهش تعداد رسانه های خود و به طور کلی ساده تر برای سودآوری بیشتر و تمرکز بیشتر بر آنچه که بهترین کار را انجام می دهد ، فکر می کنند. از قضا ، این می تواند به معنای رشد مالی باشد زیرا تجارت کارآمدتر می شود.

استراتژی های سازمانی بر اساس عملکرد تجارت

هرچه استراتژی فراگیر شما باشد ، تمام کارهایی که کسب و کار شما انجام می دهد باید در اهداف آن نقش داشته باشد. این بدان معناست که سازمان شما چندین استراتژی کاربردی خواهد داشت که همه در یک نتیجه مشخص نقش دارند. اینها شامل:

  • استراتژی های مالی
  • استراتژی های بازاریابی
  • استراتژی های فروش
  • استراتژی های تولید یا ارائه خدمات
  • استراتژی های تحقیق و تحولات
  • استراتژی های خرید
  • استراتژی های مدیریت منابع انسانی

فقط برای جالب تر کردن زندگی خود ، برای هر یک از این موارد زیر مجموعه ای وجود خواهد داشت. بنابراین ، به عنوان مثال ، استراتژی های بازاریابی شما به قیمت ، توزیع ، محصول ، بسته بندی و ارتقاء نگاه می کند. ممکن است یک استراتژی خاص برای هر یک وجود داشته باشد.

مدیریت منابع انسانی مجموعه ای از استراتژی ها را نیز خواهد داشت. این موارد می تواند شامل استخدام ، عقب نشینی ، استراتژی پاداش یا استراتژی آموزشی باشد. و هر یک از اینها توسط استراتژی اصلی سازمانی که انتخاب کرده اید هدایت می شود.

استراتژی سازمانی در عمل

در عمل ، استراتژی سازمانی با تصویر بزرگی که می خواهید به آن دست یابید ، شروع می شود و سپس آن را به مجموعه های مختلف فعالیت می پردازد. همه اینها سهم برای ایجاد دارند ، بنابراین همه آنها بخشی از استراتژی سازمانی هستند.

هنگامی که استراتژی خود را تعیین کردید و چه کاری باید انجام شود تا اهداف خود به واقعیت تبدیل شود ، باید پیگیری کنید. هر کار باید با این طرح همگام شود - و اگر نتواند ، خود این طرح ممکن است نیاز به تجدید نظر داشته باشد.

سیگنال های تجاری...
ما را در سایت سیگنال های تجاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محسن رضایی بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1402 ساعت: 22:08