چه موقع کارآفرینان محور هستند و چگونه این کار را انجام می دهند؟

ساخت وبلاگ

When Do Entrepreneurs Pivot and How Do They Do it?

در دنیای استارتاپ ها ، هیچ کارآفرینی نمی تواند بدون نیاز به سازگاری زنده بماند. هیچ مدل کسب و کار اولیه کامل نیست ، و هرچه نیاز به تغییر و تحول در فن آوری افراد داشته باشد ، توانایی کارآفرین نیز باید و همچنین محوری باشد ، زیرا آنها بیشتر در مورد بازاری که در آن کار می کنند می آموزند.

با این حال ، صرف نظر از اینکه آیا این تغییر عالی یا کوچک است ، تغییر جهت تجارت شخص به هیچ وجه کار ساده ای نیست. در واقع کاملاً برعکس است و هنگامی که اعدام ضعیف می تواند علت سقوط بسیاری از کارآفرینان باشد. برای اطمینان از موفقیت ، بهترین کارآفرینان نه تنها دقیقاً می دانند که چه موقع محور هستند - بلکه چگونه.

اما دقیقاً چه زمانی زمان مناسب برای محوری است و چگونه این امر حاصل می شود؟چرا شرکت ها اصلاً محور هستند؟و فقط چه چیزی یک کارآفرین خوب را از بدی جدا می کند وقتی که به محوریت می آید؟

منظور از محوری چیست؟

در ابتدایی ترین سطح خود ، یک محوری را می توان به عنوان تغییر در استراتژی تجارت یک کارآفرین تعریف کرد. این می تواند یک حرکت به یک محصول یا خدمات جدید باشد ، اگرچه تغییرات دیگری مانند عرضه یا ساختار سازمانی نیز غیر معمول نیست.

با این حال ، آنچه اغلب بین کارآفرینان و دانشگاهیان تجارت مورد بحث قرار می گیرد این است که تا چه حد نیاز به تغییر برای ایجاد یک محوری دارد.

به عنوان مثال ، آیا تغییر در کسب درآمد یک محوری جدید است؟این غیر معمول نیست که مشاغل از تمرکز روی فروش فردی به یک مدل اشتراک حرکت کنند ، اما بحث در مورد اینکه آیا این یک تغییر تنها کافی است به عنوان یک محوری تعریف شود. در عوض ، بسیاری از دانشگاهیان محوری را به عنوان یک تغییر بسیار مهم در اهداف و چشم انداز یک تجارت می دانند ، مانند یک تجارت مبتنی بر محصول که به سمت یک سرویس کاملاً خدمات حرکت می کند.

در حالی که حقیقت در جایی در وسط قرار دارد ، آنچه مشخص است این است که اولی در دنیای تجارت بسیار رایج تر از دومی است ، در حالی که استارتاپ ها تغییرات زیادی را در طول زمان ایجاد می کنند و بر خلاف یک تغییر شدید شدید.

هنگامی که کارآفرینان محورهای شدید و در مقیاس بزرگ را انجام می دهند ، و این کار را با موفقیت انجام می دهند ، آنها اغلب به نمونه های اصلی آنچه محوری است تبدیل می شوند. با این حال ، واقعیت این است که این اشکال Pivot از این قاعده مستثنی است - نه استاندارد.

اسطوره محوری کارآفرینی

شاید یکی از شناخته شده ترین نمونه های محوری توییتر باشد که در ابتدا به عنوان یک پلت فرم پادکست معروف به Odeo آغاز شد. در ژوئیه 2005 راه اندازی شد ، مدتی نگذشت که اپل iTunes را اعلام کرد ، و به طور موثری قبل از شروع کار ، اودو را از بین برد.

مشخص شد که یک محوری و یک مورد شدید در آن مورد نیاز است. پس از گذشت روزها کار بر روی پروژه ها در گروه های کوچک ، کارآفرین جک دورسی ایده خود را مطرح کرد تا اودو را به طور کلی به یک سرویس متفاوت تبدیل کند. به سرعت به مارس 2006 و توییتر که همه ما می دانیم رسماً راه اندازی شد و امروز به یکی از بزرگترین سیستم عامل های رسانه های اجتماعی تبدیل می شود.

توییتر به دلیل درک منابع موجود در حال حاضر و استفاده از آنها به روشی جدید به نفع آنها ، توانست به طور مؤثر محوری باشد. توانایی انجام این کار برای یک کارآفرین مؤثر بسیار مهم است و ما این را در سایر مشاغل مشهور نیز می بینیم.

به عنوان مثال ، قبل از اینکه پلتفرم اشتراک گذاری ویدیو باشیم همه ما با هم شناختیم ، یوتیوب در ابتدا به عنوان یک وب سایت دوست یابی شروع به کار کرد. هنگامی که آنها متوجه شدند که تغییر لازم است ، آنها بر روی قابلیت اشتراک گذاری ویدیوی قوی خود متمرکز شدند تا به بستر ما امروز بپردازیم. توانایی هر دو شرکت در درک شایستگی های اصلی خود به آنها امکان شناسایی نحوه محوری را می دهد.

این مهم است که به یاد داشته باشید که این داستانهای موفقیت آمیز محوری بین اندک و دور هستند ، اما هیجان هایی که آنها ایجاد می کنند که فراتر از دنیای تجارت است و به جریان اصلی می تواند در ایجاد واقعیتی که در واقع بسیار متفاوت است ، خطرناک باشد. کارآفرینان باید با درک این موضوع شروع کنند. محوری بیشتر اوقات روند ادامه تغییرات افزایشی بر خلاف یک مورد بزرگ است.

چرا شرکت ها محور هستند؟

محورها به دلیل نیاز به تغییر برخی از جنبه های استراتژی یک تجارت ، مانند کم کاری با مدل کسب و کار فعلی و همچنین تغییر در محیط ، اتفاق می افتد. با این حال ، دلایل مورد نیاز این تغییرات به شدت به صنعت مورد نظر ما بستگی دارد. در مرحله راه اندازی ، Ventures Pivot برای ایجاد ایده ای که کار می کند ، به مشتریان می فروشد و سود می کند یا سرمایه گذاری می کند.

در سرمایه گذاری های توسعه یافته تر ، مواردی که قبلاً چیزی را پیدا کرده اند که کار می کند ، شایع ترین دلایلی که کارآفرینان محور آن هستند ، نیاز به رشد است و راه حل راه اندازی یک محصول جدید است.

این امر به ویژه در صنایع IT و فناوری مرتبط با فناوری برجسته است ، جایی که به طور طبیعی چرخه عمر محصول و نرم افزارهای اطراف آنها ، خیلی سریع تغییر می کند. نیاز به رشد مداوم ، نگه داشتن مخاطبان خود ، همچنان از رقابت بمانید و محصولی را ارائه دهید که انگیزه ای برای انتخاب آن نسبت به دیگری ارائه می دهد ، بنابراین یک کار ساده نیست. این امر به این مشاغل نه تنها قادر به محوری است ، بلکه این کار را به اندازه کافی سریع انجام می دهد که آنها از منحنی جلوتر هستند.

با این حال ، آنچه بیشتر و بیشتر در زمینه های تحول دیجیتال آشکار شده است ، این است که مدلهای تجاری محوری محدود به یک یا هر گروه از صنایع نیستند. در حقیقت ، با مشاغل نیاز به پذیرفتن و استفاده بیشتر از دیجیتال ، ما می بینیم که محوری حتی در صنایعی که از لحاظ تاریخی محوری غالباً دیده نمی شود ، مانند صنعت خودرو و ارتباطات ، رایج می شود.

صنایعی که به همان اندازه به دیجیتال اعتماد ندارند؟آنهایی که مانند صنایع سنتی تر مانند معدن ، تمایل ندارند به دلیل نیاز به انتقال به یک محصول جدید ، به مراتب کمتر محور باشند. صنایع مانند معدن نیز از این واقعیت که محصولاتی که آنها ارائه می دهند (به عنوان مثال طلا ، خاک رس و آلومینیوم) از آنها بهره مند می شوند ، احتمالاً همیشه تقاضای زیادی در اقتصاد ما دارند.

این بدان معنا نیست که ما در چند سال گذشته نمونه هایی از افراد موجود در صنعت معدن را ندیده ایم. برخی از روغن سنتی خود دور شده اند و به عنوان ریشه و محوری به سمت شرکت های انرژی تبدیل شده اند. یک شرکت O& G نروژی به نام Statoil یکی از بزرگترین نمونه های این است که خود را به عنوان بخشی از محوری که آنها را صریحاً روی منابع جایگزین تولید انرژی متمرکز می کند ، به Equinor تغییر نام داد.

تطبیق در COVID-19

کارآفرینان به طور مداوم با عدم اطمینان مقابله می کنند. به عنوان مثال ، انتشار یک محصول جدید به بازاری که آنها کاملاً درک نمی کنند ، یک واقعیت زندگی است. آیا مردم آن را می خواهند یا ترجیحات خود را از زمان شروع توسعه تغییر می دهند؟توانایی کارآفرینان برای مقابله با چنین سطوح عدم اطمینان ، آنها را در مقایسه با مشاغل سنتی مطلوب تر می کند.

با این حال ، اگر همه گیر به هر چیزی به کارآفرینان آموخته است ، وقتی همه چیز به طور مداوم در اطراف شما تغییر می کند ، حل مسئله مشکل است.

اگر شرایط سنتی کارآفرینان را به محوریت خود بخواهد ، این همه گیر به طور کامل به سطح جدیدی منتقل شده و کارآفرینان را وادار می کند تا همه ابعاد ممکن این چالش را ارزیابی کنند. به همین ترتیب ، Covid-19 محیطی را ایجاد کرده است که فقط آن کارآفرینان قادر به سازگاری سریع درک خود و پاسخ دادن به این نیازهای در حال تغییر هستند ، قادر به بهره برداری از مزایا هستند.

با وجود بسیاری از مؤسسات دیگر نیازی به خرید محصولات از آنها ندارند ، کارخانه های تولیدی یک صنعت بودند که خود را به دلیل COVID نیاز به محوری داشت. کارآفرینان در پشت بسیاری از این کارخانه های آبجو متوجه شدند که می توانند بسیاری از سهام را مجدداً مورد استفاده قرار دهند و آن را به چیزی تبدیل کنند که بسیار بیشتر تقاضا باشد - ضد آبخیزگر دست. Brewdog ، Absolut Vodka ، و همچنین بسیاری از میکروبرویها نمونه هایی از محورهای موفق هستند که به آنها متکی هستند که بتوانند وضعیت فعلی را در کنار شایستگی ها ، منابع و محور خود ارزیابی کنند.

چه موقع و چگونه کارآفرینان محور هستند؟

فرکانس که یک کارآفرین قادر به محوری است ، بنابراین نقش مهمی در موفقیت این سرمایه گذاری دارد. با این حال ، فرکانس به تنهایی ، چه اغلب اوقات و چه به ندرت ، چیزی نیست که یک کارآفرین خوب را از یک بد جدا کند.

بهترین کارآفرینان هم می دانند که چه زمان و هم چگونه می توانند به طور مؤثر محور باشند. محوری به سرعت اتفاق می افتد ، اما این بدان معنی نیست که تصمیمی است که باید بدون فکر عالی و درک عمیق از سناریوهای مختلف اتخاذ شود. محوری بیش از حد به این معنی است که شما ممکن است هرگز به یک موقعیت طولانی بپردازید که آن را آزمایش کنید و آن دانش را به کار بگیرید ، در حالی که محور خیلی به ندرت ممکن است باعث شود شما در حالی که روی چیزی کار نمی کنید ، منابع خود را از بین ببرید.

این توانایی کارآفرین است که در مراحل اولیه ، تمام اطلاعات موجود را در یک دید بلند مدت سنتز کنید. نه فقط اطلاعات به دست آمده از آخرین نقطه بحث. سپس بهترین کارآفرینان با در نظر گرفتن تمام زمینه های کلیدی که معمولاً در یک مدل تجاری یافت می شود ، قادر به درک همه جنبه های کسب و کار و سناریوهای مختلف خواهند بود.

افراد دوست دارند مراحل ساده ای را برای راه حل دنبال کنند ، اما دنیای محوری مدلهای تجاری عاری از دستور العمل های ساده برش کوکی برای موفقیت است. کارآفرینان این موضوع را درک می کنند ، به همین دلیل آنها می توانند نیاز به محوری را تشخیص دهند ، سناریوهای مختلف موجود را چیدمان کرده و آنها را در ذهن خود بازی کنند. بر اساس آنچه پیدا می کنند ، حتی در مواجهه با ابهام ، آنها می توانند با انتقاد بهترین راه را برای محوری انتخاب کنند و به سرعت بر روی آن عمل کنند.

درباره مونیک بدینگتون

مونیک بدینگتون دانشکده دانشیار در دانشکده بازرگانی کمبریج قاضی و معاون مدیر کارشناسی ارشد مطالعات کارآفرینی است. علایق پژوهشی وی کارآفرینی است. راه اندازی لاغر و محوری ؛جنسیت ؛استراتژی کارآفرینی ؛و استفاده از رویکردهای جامعه شناختی.

او نمونه سازی نمونه سازی و توسعه محصول و همچنین روشهای تحقیق در MST در کارآفرینی را آموزش می دهد.

درباره Stelios Kavadias

استلیوس کاوادیاس استاد مارگارت تاچر استاد مطالعات شرکت در نوآوری و رشد و همکار مرکز کارآفرینی است.

او ماژول انتخابی مدیریت رشد را در MST در کارآفرینی در رابطه با جرمی هوچیسون-کروپات آموزش می دهد

سیگنال های تجاری...
ما را در سایت سیگنال های تجاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محسن رضایی بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 9 فروردين 1402 ساعت: 0:38