شکستن یکنواخت توضیح داد

ساخت وبلاگ

Kristina Russo

کریستینا روسو |CPA ، MBA ، نویسنده

break even point bep

نقطه شکست یکنواخت همه چیز در مورد تعادل است. این نکته ای است که تعادل مالی وجود دارد - جایی که درآمد دقیقاً هزینه ها را در بر می گیرد ، به این معنی که هیچ سود و زیان وجود ندارد. نقطه شکست حتی یک هدف عملیاتی نیست که یک نقطه شروع آموزنده یا ابزاری برای تصمیم گیری باشد. بیشتر مشاغل و سرمایه گذاران قصد دارند فراتر از نقطه شکست و حتی به سودآوری سفر کنند. درک نقطه اوج می تواند به مشاغل در رسیدن به آن هدف کمک کند.

نقطه شکست (BEP) چیست؟

نقطه شکست (BEP) هنگامی حاصل می شود که کل درآمد یک تجارت و کل هزینه ها برابر باشد. تجارت نه سودآور است و نه به رنگ قرمز. نقطه شکست را می توان از چند طریق اندازه گیری کرد: گاهی اوقات از نظر حجم بیان می شود ، بارهای دیگر در دلار فروش و هنوز زمان های دیگر به عنوان قیمت هدف. علاوه بر این ، BEP تعاریف خاصی برای حسابداری ، امور مالی و سرمایه گذاری دارد (بیشتر در مورد این در بخش بعدی). اما صرف نظر از چگونگی اندازه گیری یا استفاده از آن ، فرضیه اساسی برای همه یکسان است: میزان درآمد دقیقاً هزینه ها را در بر می گیرد - و نه یک پنی بیشتر.

حسابداری یکنواخت در مقابل امتیاز مالی حتی امتیاز

نسخه حسابداری از نقطه شکست اغلب در واحدها بیان می شود و به عنوان حجم فعالیتی که درآمد و هزینه های یک شرکت در آن برابر است تعریف می شود. به عنوان مثال ، این می تواند تعداد دقیقی از اتومبیل هایی باشد که یک تولید کننده برای فروش تمام هزینه های متغیر و ثابت خود نیاز به فروش دارد. بعضی اوقات ، نقطه شکست به عنوان دلار درآمد مورد نیاز برای تأمین تمام هزینه ها محاسبه می شود ، مانند یک خودروساز که 100،000،000 دلار ارزش فروش خودرو را برای تأمین هزینه های متغیر و ثابت خود تولید می کند.

شکست مالی-حتی نقطه چرخش متفاوتی را در همان مفهوم اساسی قرار می دهد. شکست مالی حتی زمانی اتفاق می افتد که درآمد یک شرکت ، قبل از بهره و مالیات ، منجر به درآمد صفر برای هر سهم شود. در محاسبه نقطه شکست مالی ، یک شرکت می تواند قبل از شروع تحقق تعهدات سهامداران ، چقدر سود کلی لازم باشد.

نوع سوم از امتیاز حتی شکستن توسط معامله گران ، کارگزاران و سرمایه گذاران فردی باهوش هنگام مدیریت سرمایه گذاری های مالی آنها استفاده می شود. این نسخه به قیمت بازار یک ابزار مالی ، مانند سهم سهام مشترک ، برای بازپرداخت قیمت پرداخت شده برای آن ابزار ، به علاوه هرگونه هزینه مرتبط با معاملات خرید و فروش ، اشاره دارد.

تعادل مالی یک موضوع ثابت در این نسخه های نقطه شکست است. تعادل این بحث مربوط به نقطه شکست حسابداری است.

غذای اصلی

  • نقطه شکست ، نکته ای است که درآمد و هزینه های یک شرکت با آن برابر است-به معنی ، بدون سود اما بدون ضرر.
  • نقطه شکست یک معیار مهم برای شرکت های نوپا و مشاغل مستقر به ویژه برای تصمیم گیری های استراتژیک است.
  • فرمول های درگیر در محاسبه نقطه شکست یکنواخت نسبتاً ساده هستند ، اما به دست آوردن داده های دقیق لازم می تواند یک چالش باشد.
  • نرم افزارهای چند بعدی که ساده سازی درآمد و هزینه را ساده می کند می تواند به حفظ دقیق و فعلی تجزیه و تحلیل کمک کند.

نقاط شکست خورده توضیح داده شده است

مشاغل در هر اندازه و در تمام مراحل چرخه زندگی خود باید نقاط شکست خود را تجزیه و تحلیل کنند. در واقع ، این برای هر سازمانی که به دنبال درک سطح تولید برای جبران هزینه های متغیر خود و پرداخت هزینه های ثابت خود باشد ، بسیار مهم است.

  • هزینه های متغیر کسانی هستند که مستقیماً با فعالیت یک شرکت مرتبط هستند. با افزایش تولید ، هزینه های متغیر را نیز انجام دهید. چند نمونه از هزینه های متغیر هزینه ای برای مواد اولیه است که برای تولید محصول نهایی ، کمیسیون های فروش و کار مستقیم ساعتی استفاده می شود.
  • هزینه های ثابت متناسب با فعالیت تغییر نمی کند. نمونه هایی از هزینه های ثابت شامل اجاره ، مالیات بر دارایی و هزینه های بیمه است.

بیایید بین دو نوع هزینه با یک مثال شدید تمایز قائل شویم: اگر یک شرکت کاملاً تولید را متوقف کند ، آیا این هزینه وجود دارد؟اگر چنین است ، پس این احتمالاً یک هزینه ثابت است. اگر اینطور نیست ، احتمالاً یک هزینه متغیر است. به عنوان یک موضوع عملی ، اختصاص هزینه ها به حساب Ledger عمومی مناسب کمک می کند تا شناسایی متغیر در مقابل هزینه های ثابت تسهیل شود.

در حالی که نقطه شکست حتی سطح تولید و فروش مورد نیاز برای پوشش دقیق هر دو مجموعه هزینه را مشخص می کند ، برای اینکه یک تجارت سودآور باشد ، درآمد باید از هزینه های متغیر و ثابت خود فراتر رود. سطح تولید بالاتر از نقطه شکست حتی منجر به سود می شود. سطح تولید زیر نقطه شکست و حتی منجر به ضرر شرکت می شود. درک این نکته مهم یک مؤلفه اساسی در تعیین قیمت گذاری محصول ، پیش بینی وضعیت مالی و نظارت بر سایر اهداف برنامه ریزی تجاری است.

چرا Break-Even Point مهم است؟

نقطه شکست یک نکته مهم است که به اطلاع بسیاری از تصمیمات تجاری کمک می کند. همچنین درک بهتری از متغیر و هزینه های ثابت در عملکرد شرکت ارائه می دهد. به عنوان مثال ، پس از محاسبه یک نقطه شکست ، این شرکت می تواند با دقت بیشتری تعیین کند که چقدر برای تولید و فروش برای شکستن یکنواخت نیاز دارد. به عنوان مثال ، یک تولید کننده می خواهد اطمینان حاصل کند که از ظرفیت تولید یا نیروی کار لازم برای مقیاس بالاتر از نقطه شکست برخوردار است.

نقطه شکست یکنواخت نیز مهم است زیرا به شرکت کمک می کند تا میزان زمان و سرمایه را برای تأمین ضررهای متحمل شده ارزیابی کند تا زمانی که بتواند تولید را به سمت و فراتر از نقطه شکست ، افزایش دهد. علاوه بر این ، نقطه شکست یکنواخت به ذینفعان خارجی مانند سرمایه گذاران و وام دهندگان کمک می کند تا بر اساس بازده مورد نظر خود در سرمایه گذاری یا میزان ریسک اعتباری که می توانند تحمل کنند ، با یک شرکت معین درگیر شوند.

چگونه از نقطه شکست استفاده می شود؟

نقطه شکست یک نکته واحد است که در آن کل درآمد برابر است با کل هزینه ها ، بدون هیچ گونه سود و ضرر و زیان ندارد. این به خودی خود مفید است اما همچنین یک نقطه اصلی داده مورد نیاز برای انجام تجزیه و تحلیل هزینه های کم هزینه (CPV) است ، که نشان می دهد چگونه تغییرات در حجم فروش یک شرکت ممکن است بر هزینه ها ، درآمد و سود آن تأثیر بگذارد. به عنوان مثال ، یک صاحب مشاغل ممکن است هنگام تعیین گسترش ، سرمایه گذاری ، کاهش هزینه ها یا اجرای هرگونه استراتژی دیگر برای افزایش درآمد و سود ، از CPV استفاده کند. CPV همچنین می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا تأثیر احتمالی سود حاصل از تغییر قیمت فروش ، هزینه خدمات ، مالیات بر درآمد و ترکیب محصول را بررسی کند.

نحوه محاسبه نقطه شکست

نقطه شکست یکنواخت را می توان از یکی از دو روش محاسبه کرد: از طریق رویکرد حاشیه مشارکت (CM) یا رویکرد معادله ، با CM به عنوان مفهوم اساسی در هر دو رویکرد خدمت می کند.(توجه: "CM" هم یک رویکرد محاسبه و هم یک مؤلفه از فرمول ها برای محاسبه نقطه شکست است.) حاشیه سهم میزان درآمد موجود برای تأمین هزینه های ثابت پس از پوشش تمام هزینه های متغیر است. CM را می توان به عنوان مبلغی که می توان در هزینه های ثابت "کمک کرد" تصور کرد.

قبل از اینکه بتوانید نقطه شکست یکنواخت را با استفاده از هر دو روش محاسبه کنید ، باید با محاسبه CM (در کل دلار هنگام استفاده از روش معادله) یا واحد CM (فقط برای یک مورد واحد هنگام استفاده از روش CM) شروع کنید. مراحل اولیه عبارتند از:

حاشیه سهم در ارز را محاسبه کنید. CM در کل دلار نقطه شروع رویکرد معادله شکست یکنواخت است. به عنوان مثال ، اگر یک شرکت اتومبیل در کل درآمد فروش 10،000،000 دلار و کل هزینه های متغیر 8،000،000 دلار داشته باشد ، CM 2000،000 دلار است که می تواند برای پرداخت هزینه های ثابت استفاده شود. فرمول:

cm = کل درآمد فروش - کل هزینه های متغیر

حاشیه سهم واحد را محاسبه کنید. واحد CM بخشی از فرمول نقطه شکست یکنواخت در رویکرد CM است. نمونه ای برای واحد CM خودرویی است که 25000 دلار به فروش می رساند اما برای تولید هزینه های متغیر 20،000 دلار هزینه دارد. واحد سانتی متر 5000 دلار آن می تواند به سمت پرداخت هزینه های ثابت برود. فرمول:

واحد CM = قیمت فروش در واحد - هزینه های متغیر در هر واحد

فرمول نقطه ضعف

فرمول های نقطه شکست برای معادله و رویکردهای CM مشتقات یکدیگر هستند.

رویکرد معادله از این فرمول استفاده می کند:

درآمد فروش - هزینه های متغیر - هزینه های ثابت = 0 دلار یا: cm - هزینه های ثابت = 0 دلار

رویکرد CM از فرمول زیر برای تعیین نقطه شکست یکنواخت از نظر حجم استفاده می کند:

Brea k-Ven Point = هزینه های ثابت / واحد CM یا: BEP = هزینه های ثابت / (قیمت فروش در هر واحد - هزینه های متغیر در واحد)

یکی از گزینه ها برای تعیین نقطه شکست ، ضرب نتیجه فرمول فوق با قیمت فروش واحد است. راه دیگر برای تعیین آن از نظر کل دلار فروش ، تنظیم فرمول به:

Brea k-Ven Point = هزینه های ثابت / (واحد CM / واحد قیمت فروش واحد) یا: BEP = هزینه های ثابت / [(قیمت فروش برای واحد - هزینه های متغیر برای واحد) / قیمت فروش واحد]

این نسبت حاشیه سهم است ، که اطلاعات مهمی را ارائه می دهد ، مانند هر واحد فروخته شده میزان حاشیه سهم در یک درصد تولید می شود ، که به شما امکان می دهد به راحتی ببینید که یک محصول "سودآور" چگونه است یا می تواند با دیگری مقایسه شود.

نمونه ای از نقطه شکستن

این مثال را در نظر بگیرید. یک کارآفرین محلی علاقه مند به خرید تختخواب و صبحانه (B& B) در لانگ آیلند است که سالها بسته است. B& B می تواند در هر شب 10 مهمان را در خود جای دهد و صبحانه کشور را تهیه می کند. نرخ شبانه سایر B& B در منطقه حدود 100 دلار است و هزینه های متغیر برای هر مهمان حدود 40 دلار تخمین زده می شود که شامل هزینه های صبحانه و خدمات تمیز کردن خانه نیز می شود.

کارآفرین تخمین می زند که هزینه های ثابت سالانه وی بر اساس تخمین های بیمه ، مالیات بر املاک و مستغلات پیش بینی شده ، هزینه های محوطه سازی و نرخ وام ، حدود 84000 دلار در سال خواهد بود. او قصد دارد تا اشغال مجرد را ارائه دهد و 10 روز در سال تعطیل برنامه ریزی شده برای تعطیلات مسافرخانه و تمیز کردن عمیق فصلی اجازه دهد. براساس این داده ها ، وی تعیین می کند که تعداد کل شب های مهمان اجاره ای در سال 3550 (10 مهمان x 355 روز) است.

کارآفرین به چه سطح اشغال نیاز دارد تا یکنواخت را بشکند؟اول ، او باید واحد CM B& B را تعیین کند ، که به عنوان قیمت فروش برای واحد (100 دلار) منهای هزینه متغیر در هر واحد (40 دلار) محاسبه می شود. بنابراین ، واحد CM برابر 60 دلار است. این بدان معنی است که برای هر شب مهمان فروخته شده ، 60 دلار می تواند برای تأمین هزینه های ثابت B& B استفاده شود.

در مرحله بعد ، نقطه شکست B& B از نظر واحدها به عنوان هزینه های ثابت (84،000 دلار) تقسیم شده توسط واحد CM (60 دلار) محاسبه می شود. بنابراین ، نقطه شکست یکنواخت برای هر واحد برابر با 1400 است. این بدان معنی است که درآمد حاصل از 1400 شب مهمان نقطه ای است که در آن می توان تمام هزینه های متغیر و هزینه های ثابت را پرداخت کرد ، بدون آنکه پولی باقی بماند. برای شکستن حتی برای سال ، B& B نیاز به میزان اشغال 40 ٪ (1400 فروخته شده / 3550 شب اجاره در سال) دارد.

چه چیزی باعث افزایش نقاط شکاری می شود؟

فرمول نقطه شکست یکنواخت شامل بسیاری از قطعات متحرک-قیمت فروش ، هزینه های متغیر و هزینه های ثابت ، به عنوان مثال. از این رو جای تعجب آور نیست که نوسانات زیر می تواند نقطه شکست را حتی افزایش دهد و تعداد واحدهایی را که برای تأمین هزینه های لازم برای تأمین هزینه های لازم برای پرداخت وجود دارند ، افزایش دهد:

  • کاهش در حاشیه سهم واحد برای رسیدن به نقطه شکست و یکنواخت به حجم بیشتری از تولید نیاز دارد.
  • پایین آمدن قیمت فروش باعث کاهش حاشیه سهم در واحد می شود و باعث می شود حتی نقطه شکست در فروش واحد افزایش یابد. پایین آمدن قیمت فروش می تواند نتیجه تخفیف های تهاجمی یا تقاضای ضعیف باشد.
  • هزینه های متغیر بالاتر باعث کاهش CM واحد و افزایش نقطه شکست می شود. هزینه های متغیر بالاتر می تواند ناشی از عوامل کلان اقتصادی مانند تورم ، مشکلات زنجیره تأمین یا کمبود هر ورودی متغیر مانند مواد یا نیروی کار باشد. علاوه بر این ، تغییر در فرایند تولید یا نحوه طبقه بندی هزینه ها می تواند هزینه های متغیر را افزایش دهد.
  • افزایش در هزینه های ثابت باعث افزایش نقطه شکست می شود ، با فرض اینکه همه چیز دیگر یکسان است. چند نمونه از افزایش هزینه های ثابت شامل افزایش مالیات بر املاک و مستغلات ، حق بیمه بالاتر و افزایش حقوق است.

چگونه می توان نقاط شکستن را کاهش داد

دانستن مؤلفه های هزینه های متغیر و ثابت می تواند به یک شرکت کمک کند تا یک نقطه شکست خود را پایین بیاورد و دستیابی به سودآوری را آسان تر می کند. برخی از راه های کاهش نقطه شکست شامل موارد زیر است:

  1. افزایش CM واحد به گونه ای که برای رسیدن به نقطه شکست حتی به حجم کمتری نیاز دارد.
  2. افزایش قیمت فروش برای افزایش CM واحد ، که باعث کاهش نقطه شکست می شود. بسیاری از استراتژی های فروش و بازاریابی می توانند برای افزایش قیمت فروش یک کالا از جمله حذف یا کاهش تخفیف مؤثر باشند.
  3. کاهش هزینه های متغیر برای افزایش CM واحد و باعث کاهش نقطه حتی می شود. هرگونه کاهش در هزینه های متغیر باید به صورت استراتژیک انجام شود تا از کاهش احتمالی کیفیت محصول که ممکن است به فروش آسیب برساند ، جلوگیری شود.
  4. پیرایش هزینه های ثابت یک سازمان برای کاهش نقطه شکست. کاهش هزینه های ثابت نشان دهنده یک مانع مالی پایین تر است که باید پاک شود. هزینه های ثابت اهداف متداول برای اقدامات کاهش هزینه ، مانند ادغام فضای اداری ، کاهش هزینه های جانبی مانند لوازم اداری یا بازسازی کارمندان است.

مزایای تجزیه و تحلیل یکنواخت

تجزیه و تحلیل شکست یکنواخت ، به عنوان بخشی از CPV ، نشان می دهد که چگونه درآمد و هزینه ها از تغییر در سطح فعالیت تأثیر می گذارد ، که ابزارهای مفیدی برای اجرای و رشد-یک تجارت هستند. چنین تحلیل هایی:

  • به تعیین بودجه راه اندازی و الزامات منابع کمک می کند. دانستن نکته حتی شکستن می تواند به کسب و کار جدید کمک کند تا از چه مدت طول بکشد تا به آن سطح تولید برسد و چه میزان بودجه لازم برای رسیدن به آن نقطه را نیاز دارد.
  • تأثیر تغییرات در استراتژی های قیمت گذاری را نشان می دهد. تغییر قیمت بر واحد CM تأثیر می گذارد ، که می تواند نقطه شکست یکنواخت و مسیر سودآوری را افزایش یا کاهش دهد.
  • به تعیین اهداف درآمد ، بودجه و اهداف فروشنده کمک کنید. شرکت هایی که سود را دنبال می کنند باید اهداف را بالاتر از نقطه شکست قرار دهند.
  • تصمیمات مربوط به محصولات جدید ، سرمایه گذاری و تغییر فرآیند را راهنمایی کنید. هنگام تعیین اینکه آیا یک محصول جدید را راه اندازی می کند ، سرمایه گذاری می کند یا فرآیندهای تغییر را تغییر می دهد ، تغییر در نقطه شکست حتی می تواند به تعیین اینکه آیا این تصمیمات معنا می یابد یا حتی قابل دستیابی است ، کمک می کند.
  • نقش مهمی را در تجزیه و تحلیل هزینه های کم هزینه (CVP) بازی کنید ، که می تواند سناریوهای "اگر اگر" را الگوبرداری کند.

تجزیه و تحلیل حتی شکستن-

تجزیه و تحلیل شکستن رابطه بین هزینه ها ، سود و حجم و نقطه ای که تعادل مالی-که در آن کل درآمد برابر است با کل هزینه ها-حاصل می شود ، نشان می دهد. این نقطه شکست یک خط فرضی در ماسه است ، جایی که یک طرف سود و طرف دیگر ضرر است. فرمول های CM و واحد CM به داده های دقیق در مورد درآمد فروش و هزینه های متغیر متکی هستند. شناسایی و تجمع هزینه های ثابت نیز هنگام تعیین نقطه شکست بسیار مهم است.

ردیابی دقیق هزینه برای همه اینها مهم است. همانطور که گفته می شود ، زباله در برابر زباله ها است. بیشتر شرکت ها می توانند این تعداد را خرد کنند ، اما در ردیابی و طبقه بندی درآمد و هزینه ها چالش های زیادی وجود دارد - بسیاری از آنها را می توان با نرم افزار پیشرفته حسابداری کاهش داد. فرمول ها ساده هستند ، اما مونتاژ داده ها ممکن است نباشد. علاوه بر این ، نظارت مداوم درآمدها و هزینه ها یکی دیگر از چالش های اصلی در تجزیه و تحلیل حتی شکستن است. شرکت ها غالباً می دانند که معیارهای مالی که از آنها استفاده می کنند منسوخ شده اند یا تغییر کرده اند. مثال B& B را در نظر بگیرید ، جایی که یک نقطه تجدید اصلاح شده باید هر سال با افزایش مالیات املاک و مستغلات و حق بیمه مجدداً محاسبه شود.

الگوی شکستن و حتی امتیاز

این الگوی نقطه شکست می تواند شما را از طریق محاسبه نقطه شکست یکنواخت از نظر واحدها راهنمایی کند. این شامل زمینه هایی است که در آن می توانید اطلاعات مورد نظر خود را با فرمول های تعبیه شده وارد کنید تا نتیجه را به دست آورید. مثال B& B ، از بالا ، برای کمک به دنبال کردن بارگیری شده است.

با NetSuite نقطه شکست را مدیریت و تجزیه و تحلیل کنید

محاسبه نقطه شکست یک محصول خاص یا چندین خط تولید می تواند در صورت عدم دسترسی یا تمیز بودن داده ها مشکل باشد. یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) می تواند دقیق ترین نتایج را ارائه دهد زیرا اطلاعات تولید را با اطلاعات حسابداری پیوند می دهد. NetSuite ERP ابزاری چند بعدی است که امکان برچسب گذاری داده ها را فراهم می کند ، که باعث می شود دقت متغیرها در فرمول نقطه شکست یکنواخت باشد. همراه با ابزارهای اطلاعاتی تجاری ، می توان نقطه شکست و اجزای اساسی آن را به راحتی کنترل کرد و بهتر می تواند به شرکت ها کمک کند تا در سمت سود یک نقطه شکست باقی بمانند.

نتیجه

مدیران مشاغل به طور مرتب تصمیماتی می گیرند که با درک نقطه شکست یکنواخت افزایش می یابد. نقطه شکست ، نقطه تعادل بین درآمد و هزینه ها را نشان می دهد ، جایی که هیچ سود و زیان وجود ندارد. این یک معیار اصلی برای مشاغل نوپا و همچنین شرکت های مستقر است که تصمیم می گیرند گسترش ، سرمایه گذاری ، واگذاری ، کاهش هزینه ها را کاهش دهند یا تأثیر بالقوه بر سود حاصل از تغییر قیمت فروش ، هزینه خدمات ، مالیات بر درآمد و ترکیب محصول را الگوبرداری کنند. فرمول ها پیچیده نیستند ، اما داده های اساسی ممکن است بدون داشتن نرم افزار و فرآیندهای مناسب ، به آنها اعتماد کنند.

شماره 1 نرم افزار حسابداری ابری

سؤالات متداول یکنواخت

در صورت تغییر فروش چه اتفاقی برای شکست من می افتد؟

نقطه شکست حتی هنگام تغییر فروش تغییر نمی کند. این نقطه ای است که در آن درآمد متغیر و هزینه های ثابت را بدون هیچ گونه سود و زیان پوشش می دهد. در صورتی که فروش در پایین تر از آن باشد ، یک شرکت سود را تجربه می کند.

هزینه های برش چگونه می تواند بر نقطه شکست من تأثیر بگذارد؟

کاهش هزینه های متغیر باعث افزایش حاشیه سهم واحد می شود و باعث می شود نقطه شکست حتی پایین تر شود. علاوه بر این ، کاهش هزینه های ثابت یک سازمان نیز باعث کاهش نقطه شکست می شود.

فرمول برای محاسبه نقطه شکست چیست؟

به منظور محاسبه نقطه شکست یکنواخت از نظر دلار ، ابتدا با استفاده از این فرمول ، حاشیه سهم واحد (سانتی متر) را محاسبه کنید: واحد CM = قیمت فروش برای واحد - هزینه های متغیر در واحد. سپس از فرمول زیر برای تعیین نقطه شکست یکنواخت از نظر دلارهای کلی فروش استفاده کنید: BEP = هزینه های ثابت / (واحد CM / قیمت فروش واحد).

نمونه ای از یک نقطه شکست؟

این مثال یک نکته را در نظر بگیرید: یک کارآفرین محلی در حال خرید تختخواب و صبحانه (B& B) است که می تواند در هر شب 10 مهمان را در خود جای دهد. نرخ شبانه 100 دلار است و هزینه های متغیر برای هر مهمان 40 دلار است که شامل هزینه های صبحانه و خدمات تمیز کردن خانه نیز می شود. کارآفرین تقریب می دهد که هزینه های ثابت سالانه وی حدود 84000 دلار در سال خواهد بود. براساس اشغال مجرد و 10 روز در سال تعطیل برنامه ریزی شده ، تعداد کل شب های مهمان اجاره ای در سال 3550 (10 مهمان x 355 روز) است. برای تعیین سطح اشغال ، کارآفرین باید یکنواخت را بشکند ، او ابتدا حاشیه سهم واحد B& B (CM) را محاسبه می کند ، که به عنوان قیمت فروش برای واحد (100 دلار) منهای متغیر در هر واحد (40 دلار) محاسبه می شود. بنابراین ، واحد CM برابر 60 دلار است. در مرحله بعد ، او نقطه شکست B& B را از نظر واحدها تعیین می کند ، که به عنوان هزینه های ثابت (84،000 دلار) که توسط واحد CM (60 دلار) تقسیم می شود ، محاسبه می شود. بنابراین ، یک نقطه شکست از نظر واحدها برابر با 1400 دلار است. اکنون کارآفرین می تواند میزان اشغال مورد نیاز خود را برای شکستن تعیین کند: او واحد CM را با هزینه های ثابت تقسیم می کند (1400 /3550). پاسخ 40 ٪ است.

سیگنال های تجاری...
ما را در سایت سیگنال های تجاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محسن رضایی بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 13:45